نتایج جستجو برای عبارت :

سایت های زرد، سایت های ناباب

خداوند متعال ذر سوره نساء آیه 27 درباره افراد فاسد و شهوت‌پرست می‌فرماید: «آن‌هایی که پیرو شهوات‌اند، می‌خواهند شما به‌کلی منحرف شوید و در دام شهوات و گناهان گرفتار آیید.»[1] امام صادق علیه‌السلام نیز می‌فرمایند: «لَا تَصْحَبِ الْفَاجِرَ فَیعْلِمَک مِنْ فُجُورِهِ؛ با تبهکاران هم‌نشین مباش که مبادا از تبهکاری‌اش را به تو بیاموزد.»[2] به تجربه […]
نوشته نقش دوستی با افراد ناباب در گسترش فساد و فحشاء اولین بار در گناه شناسی. پدیدار شد.
اگر خجالت می کشید:
۱-نه بگویید به بعضی دوستاتون، بالخصوص ناباب ها
۲-قیمت بعضی چیزها رو از مغازه ها بگیرید
۳-از استاد وسط کلاس سوال بپرسید
۴-از حقوقتون دفاع کنید
و...
و از هر چیزی که خجالت می کشید با خواندن متون درون فایل پی دی اف
شهامت درون کانال تلگرام وبلاگم
به آدرس «tighnameh@» مراجعه فرمایید.
اون‌جایی که فرهاد می‌خونه: من دلم سخت گرفتههه‌ست از این میهمان‌خانه‌ی مهمان‌کُشِ روزش تاریک. حالم الان مطابقت داره با مکث‌های بین ادای کلمه‌ به کلمه‌ی این آهنگ. برف رو پلی می‌کنم و خوابی که نمیاد رو آغاز می‌کنم. دلشوره، رفیق ناباب همیشگی اگه دست از سرِ قلبم برداره. دریغا که آدمی برای تخلیه‌ی خودش تو چه سوراخ‌سمبه‌هایی باید فرو بره.
این بیت الان به ذهنم اومد. امیدوارم کامل بشه همین‌جا بذارم.
«داره شعرام از سرم می‌پره
تو رو جونِ خودت
قطع رابطه با دوستان ناباب
   
پرسش: من دختری سیزده ای ساله هستم که به تازگی چادری شدم و سعی میکنم به احکام اسلامی عمل کنم. دوستان نابابی دارم که نمیدانم چگونه با آنها قطع رابطه کنم که نه از من دلخور شوند و نه از دین زده شوند؟
 
پاسخ: از اینکه به حجاب برتر مزین شده اید به شما تبریک می گویم. اینکه بخواهید به طور ناگهانی با آنها قطع ارتباط کنید کار مناسبی نیست و همانطوری که خودتان نیز حدس زدید ممکن است باعث زدگی آنها از دین و یا دلخوری از شما شود.
 
گلاب : تشنمهخواهرش:تشنمهمن: بچه ها تشنشونهبا بطری مشروب و دوتا لیوان برگشته ، من :نمیدونم تو قیافه ام چی دید که داد زد : نه، نه ، خیالت راحت ،آب آشامیدنیه!**رفتیم خونه‌شون،میدونستم اگر تو خونشون چادر خودم رو بزارم بی حرمتی تلقی میشه برای همین مانتو پوشیدم و این باعث بیبی فیس بودن بیشتر میشه ، ( تو پرانتز بگم که خانواده اپن مایندی هستن و دوستم کلی سفارش کرده بود و گفته بود دیدگاه متفاوتی داریم و یک مقدار رعایت کنن)حالا پدرشون اومده بود برای سلا
احمد پورمخبر از بازیگران سینما و تلویزیون ایران است. وی بازیگری را از سن 65 سالگی شروع کرد. بسیاری او را یک استعداد نهفته می‌دانند که خیلی دیر به معرض ظهور رسید که به عقیده خودش دوستان ناباب دلیل آن است. در ادامه بیوگرافی و عکس‌های احمد پورمخبر را به همراه مصاحبه و ماجرای دست فروشی او دنبال کنید.




بیوگرافی احمد پورمخبر
 
ادامه مطلب
شاید برات جالب باشه اما دیروز به اندازه تمام روزهای عمرم خندیدم و دل درد شدم و اصلا برام مهم نبود این جماعت همیشه متعجب گمشده در سیاهی ها چی فکر می کننداز همه اینها که بگذریم به قول یه بزرگی، رفیق خوب اونیه که با حال بد بری با دل درد برگردی :)
پ.ن:
ای دیده به دیدار تو شاد
باغ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست 
تازه ، عطر افشان 
گلباران باد
واقعا بده ک خونشون دقیقا رو ب روی خونه ی ماست و پنجره منم رو ب پنجره اون:| ... حرصم میگیره از کاراش ... مخصوصا نمیدونم اینکه چکار میکنه ک معمولا اینموقع شب میاد خونه ... اینکه الان رسید و انقد بدبخت هول هول شامشو میخوره پنجره اونا بازه پنجره منم باز شد برخورد قاشقش با بشقاب تا اینجا میاد ...سه قاشق بود لعنتی:)) 
اینکه میدونم چه ادمیه ولی بعد از برگشتنشون از تهران هر وقت چش تو چش میشیم رسما فرار میکنه با اینکه میدونم چجور ادمیه ولی تا منو میبینه سرش پا
یه دفعه پیشنهاد شد که بزنیم بیرون و بریم کوههای اطراف شهر. با اکراه پذیرفتم اما چه خوب شد که پذیرفتم. روز خوبی بود و حسابی خوش گذشت. با اونکه در گوشه و کنار ایران این روزها ترس از سیل هست اما مردم انگار نه انگار، بی خیال، ماشینها رو کنار رودخانه پارک کرده، چادر زده و مشغول خوردن و کپ و گفت بودند. البته آب شفاف بود و اونقدر زیاد نبود که ترسناک به نظر بیاد. 
ولی جدا دوست داشتم با یه دختری که ازش خوشم بیاد همچین جای باصفایی برم ولی نیست دیگه. جدا صح
جواب کامنتم نوشته بود دلم تنگ شده برات، دلم میخواست بغلش کنم، دلم میخواست باهاش حرف بزنم در حالی که حرفی نداشتم، دلم میخواست دوباره خنده هاشو ببینم، دلم میخواست بهش بگم برام ارزشش مثله خواهره، دلم میخواست بهش بگم من از همه ی دوستای فراوونت بیشتر پشتتم، بیشتر می خوام مواظبت باشم، بیشتر می خوام ناراحت نباشی هیچوقت،بیشتر درکت میکنم، دلم میخواست باهام حرف بزنه، چت کنه، همون طوری که با دوستای دیگش چت میکنه، از هرچی دلش خواست باهام حرف بزنه و م
بسم الله الرحمن الرحیم
راهی جز دیدن دو صف و جبهه در صحنه‌ی تاریخ نیست. این دو صف همواره وجود دارند و پرچم‌دارانی در عالم دارند.
یعنی اگر جوری عالم را تفسیر کنند که در عالم فقط فساد باشد این نگاه، نگاه درستی نیست. حالا در زمان امام حسین علیه السلام می‌خواهد باشد. می‌خواهد زمان امام کاظم علیه السلام باشد. می‌خواهد زمان حضرت عیسی علیه السلام باشد. می‌خواهد زمان حضرت هود علیه السلام باشد. یا هر زمان دیگر.
یعنی امر هدایت بلاتکلیف نیست. در هیچ زم
سلام
دوستان حتما براتون پیش اومده که در موقعیت های مختلف با خودتون حرف بزنین، چه با صدای بلند چه به صورت صدای تو ذهن تون. یه وقت هایی دارین یه کاری رو انجام میدین میزنه تو ذوق تون. بعضی وقت ها یه حرفی میزنه بهتون که اعتماد به نفس تون میره بالا. یا میگه بریم یه کم تفریح و استراحت. یا میگه این کار رو بکن، اون کار رو‌ نکن و‌ انتقاد و نصیحت مون کنه و کلی چیزهای دیگه که خودتون بهتر میدونین.
حالا سوال من اینه؛
اگه به این صدا کالبدی داده میشد مثل یه انس
 
به نظر شما بزرگترین دشمن انسان کیست؟ شیطان؟ دوستان ناباب؟ اینها دشمن هستند اما دشمن اصلی چیز دیگری است که در کتابهای معارف اسمش را «نفس» گذاشته اند. پیامبر عزیزمان فرمودند: «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک؛ بدترین دشمنان تو همان نفس اماره تو است که از همه به تو نزدیکتر و در میان دو پهلویت قرار گرفته است»[1]دلیلیش این است که نفس انسان ضعیف است. زرق و برق دنیا را که می بیند هوس می کند .به هر کدام که می رسد یکی دیگر را هوس می کند. حد و حدودی هم ندار
1.به او بفهمانید نگران او هستید:
برای این که نوجوان اجازه مداخله در مشکلات شخصی اش را به شما بدهد، به او بفهمانید نگرانش هستید و قصد کمک دارید. طوری رفتار نکنید که انگار شما همه بایدها و نبایدهای زندگی نوجوان را می دانید.مثلا، به او بگوئید:" چند وقتی است تو خودت هستی، نمی دانم چه موضوعی پیش آمده اما می توانی برای هر نوع کمکی روی من حساب کنی!"
2.آرام و با صراحت کامل با نوجوان صحبت کنید:
اگر چه شاید بسیار برافروخته و عصبانی باشید اما تمام تلاشتان را
خوشا بحالت که در لباس پیامبر صلی الله علیه و آله به دیار باقی شتافتی...
خوشا بحالت که وقت جان دادنت مزین به لباس مولایمان امیر المومنین علی علیه السلام و با بدنی خونین چون حسین شهید دنیا را ترک کردی...
خوشا به حالت که لباس اهل علم را به تن داشتی و موجب خشم دشمنان را فراهم آوردی...
آری دشمنان گاهی در لباس دوستان نادان این لباس را ریا خواندند ...
حالا باید ببینند که این لباس لباس صادقان و راستگویان است گرچه بعض افراد ناباب نیز آن را به تن دارند...
ای د
سلام 
من یک پسر ۲۲ ساله هستم که پنج شش ساله با رسیدن به سن بلوغ ذهنم درگیر مسایل و حوادث خاص زندگیم شده، تو زندگی من از بچگی شاهد خودکشی، مرگ، دعوا، درگیری، اعتیاد و تنهایی های زیادی در اطرافم بودم.
وقتی که دو سالم بود خالم که چهره ش رو تقریبا یادم رفته جلوی من با بنزین بخاطر بیماری روانی و فشار پدرش خودکشی کرد.
در شش سالگی داییم در جاده خارج از شهر تصادف کرد و فوت کرد اون موقع ارتباط نسبتا نزدیکی باهاش داشتم و چون بچه بودم زیاد یادم نمیاد.
در د
این روزها در خانه هایمان پنهان شده ایم از ترس ویروسی ناشناخته ای که بشر را ترسانده؛ کوچکترین ذره ای که باچشم دیده نمی شود اما آثار نحس وجودش را احساس می کنیم.
درست شبیه ابلیس
او را نمی بینیم اما با روندی فراگیر قلب ها را تیره می کند، نفْس ها را میخراشد و دل ها را به آشوب می اندازد،ما را در خود قرنطینه می کند  که دور شویم از یکدیگر و در نهایت از خداوند!
(چه خوب به توصیه ها گوش می دهیم!)
دستهایمان را مرتب از آلودگی می زداییم!جلوی دهانمان را می گیری
خاطرات مدیوم ها
ولی افتاد مشکل ها
خاطره خانم د.سین
سالها
قبل با یکی از پسرهای همسایه مان که پسری محجوب و سربه زیر بود ازدواج
کردم. من که دختری شیطون و علاقه مند به تیپ و لباس بودم نمی دانم چرا در
جواب خواستگاری خانواده بهرام جواب مثبت دادم. البته اول جواب مثبت ندادم
بلکه خیلی برایم جالب بود که چنین پسر آرام و ساکتی از من خوشش آمده، و آن
را نوعی شوخی به حساب آوردم اما وقتی مادر خدابیامرزم از مزایای اخلاق خوب و
سربزیری یک مرد برایم صحبت کرد، م
این روزها در خانه هایمان پنهان شده ایم از ترس ویروسی ناشناخته ای که بشر را ترسانده؛ کوچکترین ذره ای که باچشم دیده نمی شود اما آثار نحس وجودش را احساس می کنیم.
درست شبیه ابلیس
او را نمی بینیم اما با روندی فراگیر قلب ها را تیره می کند، نفْس ها را میخراشد و دل ها را به آشوب می اندازد،ما را در خود قرنطینه می کند  که دور شویم از یکدیگر و در نهایت از خداوند!
(چه خوب به توصیه ها گوش می دهیم!)
دستهایمان را مرتب از آلودگی می زداییم!جلوی دهانمان را می گیر
1. مینمیشدیم اسنپه. شوفئر دورومدان گیلئیلی ایدی. دییردی هم خانیمیم ایشلیر، هم ده اؤزوم سیپاه-ی فیلان دا اولارام. علی الظاهر بوش واختلاریندا دا اسنپده ایشلیرمیش. الین توتدی آینانین ساغیندا و سولونداکی کیچیک قیزیندان و اوغلوندان اولان ایکی 3*4 رسمی عکسه و دییردی «بولارین خرجین یئتیرنمیرم». «به راستی ما انسان را در رنج و سختی آفریدیم»ی آلینتیلادی (نقل قول ائتدی) و دئدی «نیه آخی؟! یازیق اینسان نه گوناه ائلییپ؟!»*. مندن سورشدی «اینسان اؤز اوشاغی
علی‌رضا جان سلام!
امیدوارم حال تو، آقاجان، مامان جان و خواهری که به زودی به دنیا خواهد آمد؛ خوب خوب باشد. آری! درست شنیدی، خواهر! امیدوارم خبر خواهردار شدنمان، شیرین ترین مقدمه برای این نامه باشد. ‌‌‌‌:)
عزیزم! این اولین نامه ی من به توست و از راه دوری بدستت رسیده؛ از ورای کهکشان ثانیه ها، از آینده؛ و تنها عشق می تواند حصار قدرمند زمان را با سرعت نور، در هم بشکند و نامه ی مرا به دست تو برساند.
در این نامه، تجربه های خودم را به تو می گویم تا از
سلام
خب این روی صحبتم بیشتر با پسراس ... خب پسرای عزیز شاید تو مدرسه پیش اومده باشه بعضی دوستای ناباب بخوان واسه ی شما از لذت و خود ارضایی این داستانا بگن
اونا هم سن شمام و اطلاعاتی مثل شما ندارن
خود ارضایی یکی از بهترین گناهانه ... چرا گناهه ؟ چون به بدن اسیب میزنه
مضرات :
1-ضعیفی چشم
2-ضعیفی اعصاب
3- کم شدن لذت جنسی
4- ناتوانی جنسی
5- فرزند معلول
6- اعتیاد
7- بی بندو باری
8- کچلی
9- بهم ریختن صورت
خب پس این کار خوبی نیست که بخواد انجامش لذت داشته باشه ...
علی‌رضا جان سلام!
امیدوارم حال تو، آقاجان، مامان جان و خواهری که به زودی به دنیا خواهد آمد؛ خوب خوب باشد. آری! درست شنیدی، خواهر! امیدوارم خبر خواهردار شدنمان، شیرین ترین مقدمه برای این نامه باشد. ‌‌‌‌:)
عزیزم! این اولین نامه ی من به توست و از راه دوری بدستت رسیده؛ از ورای کهکشان ثانیه ها، از آینده؛ و تنها عشق می تواند حصار قدرمند زمان را با سرعت نور، در هم بشکند و نامه ی مرا به دست تو برساند.
در این نامه، تجربه های خودم را به تو می گویم تا از
فردا اول مهر ، شروع مدرسه رفتن شروع میشود
 
برای اونایی که کلاس اولی دارند:
پیشنهاد میکنم چه امروز که برای جشن سال اولی ها دعوت میشوند و چه فردا که روز اول مدرسه رفتن و وارد یک جمع که از هرنوع اخلاق،قشر و شخصیتی وجود داره همراه خواهر و برادرهاتون باشید و سعی کنید هر دو اولیا رو به اومدن به جشن تشویق کنید تا کوچولومون احساس متفاوتی نسبت به بقیه نکنند!
لازم به ذکر است که به این نکته تاکید کنم که قبل از هرکاری با خواهر و برادرهاتون(یا بچه هاتون)در
         
أَلَمْ یَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى
موضوع: اخلاق در رسانه

یک مادرم؛

و قبل از آن یک زن.

طبیعی است حساس باشم.

طبیعی است خط­ کش به دست بگیرم و همه­ جای زندگی را سانت بزنم، حدود و ثغور
تعیین کنم.

طبیعی است «چراغ راهنما»یی در خانه­ ام تعبیه کنم با سه رنگ توقف! عبور!
احتیاط!

طبیعی است در قامت پلیس خانه ­ام باشم: پلیس فتای خانه ­ا م تا حواسم به همه
چیز باشد.

دقایقی با تلفن همراهم مشغول وبگردی و مطالعه­ ی اخبار روز می­ شوم که به
یکباره سر
همیشه فکر می‌کردم زمانی که آدم اینستا بشم، در انتهای ابتذال هستم. نمی‌دونم مبتذل شده‌ام یا نه، ولی می‌دونم که چارچوب‌های اینستا داره در ذهنم ریشه می‌دوونه. دارم به کپشن‌های چپ چین اینستا و عکاس باشی بودن و میل به اشتراک لحظه و فیدبک فوری گرفتن عادت می‌کنم. یاد گرفته‌ام از هر چیزی که خوشم اومد، فورا دوربین گوشی را باز کنم و چیلیک چیلیک عکس بگیرم و با ایموجی‌های بی‌ریخت به استوری ملت ریکشن نشان بدهم. خو‌ کردن به اینستا را دوست ندارم. ای
أَلَمْ یَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى
یک مادرم؛
و قبل از آن یک زن.
طبیعی است حساس باشم.
طبیعی است خط­ کش به دست بگیرم و همه­ جای زندگی را سانت بزنم، حدود و ثغور
تعیین کنم.
طبیعی است «چراغ راهنما»یی در خانه­ ام تعبیه کنم با سه رنگ توقف! عبور!
احتیاط!
طبیعی است در قامت پلیس خانه ­ام باشم: پلیس فتای خانه­ا م تا حواسم به همه
چیز باشد.
دقایقی با تلفن همراهم مشغول وبگردی و مطالعه­ ی اخبار روز می­ شوم که به
یکباره سر از سایت­ های زرد درمی­ آورم. سایت­ ها
         
أَلَمْ یَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى
موضوع: اخلاق در رسانه

یک مادر است؛

و قبل از آن یک زن.

طبیعی است حساس باشد.

طبیعی است خط­ کش به دست بگیرد و همه­ جای زندگی را سانت بزند، حدود و ثغور
تعیین کند.

طبیعی است «چراغ راهنما»یی در خانه­ اش تعبیه کند با سه رنگ توقف! عبور!
احتیاط!

طبیعی است در قامت پلیس خانه ­اش باشد: پلیس فتای خانه ­اش تا حواسش به همه
چیز باشد.

دقایقی با تلفن همراهش مشغول وبگردی و مطالعه­ ی اخبار روز می­ شود که به
یکباره
آزادی فرزندان در خانواده باید چقدر باشد؟ آیا آزادی دختر در خانواده با آزادی پسر در خانواده باید تفاوتی داشته باشند؟ مفهوم آزادی در خانواده بیشتر به معنای داشتن حق انتخاب در عمل و فکر کردن می باشد. خانواده های بسیار محدود کننده و یا برعکس بسیار سهل گیر در مورد آزادی فرزندان در خانواده دیر یا زود در برهه ای از زمان با مشکلات متعددی رو به رو می شوند. اعتیاد در فرزندان، انتخاب دوستان ناباب، عدم تمایل به کار کردن (بی مسئولیتی)، پرخاشگری، افت
به قلم دامنه: پژواڪِ نداها و آواهای جورواجور. به نام خدا. سلام. حضرت ایّوب نبی (ع) از سرِ ابتلاء، هفت سال در ڪُناسه (=خاڪ‌روبه) گرفتار شده و گفته می‌شود ڪرم بر بدنش افتاده بود. روزی شیطان آمد سراغش تا بر اثر بلا، فریبش دهد. گفت: گوسفند نذر من ڪن تا... . اما ایّوب با جرأت جواب داد: «ما ۸۰ سال در نعمت بودیم، حالا ۷ سال در بلا، تازه ۷۳ سال دیگر باقی‌ست تا نعمت و نِقمت برابر شود.» و بی‌حڪمت نبود ایّوب را خدا صابر خواند.
 
نڪته: بر اساس تفسیر مفسرانِ بنام
قسمت اول را بخوان قسمت 51
عشق با ذلت سیرابم نمی کرد و عطشم را فرو نمی نشاند .
غرور را از خود او می آموختم .
نگاهی به شالم که دور کمرش بسته بود انداختم.
دستم را پیش بردم و قبل از آنکه گره شال را بگشایم در حصار تنگ بازوان قوی اش اسیر شدم .
نگاه نگرانم را به چشمان درخشان و عاشق او دوختم .
صدای نجوا گونه ام می لرزید:
چیکار می کنی ؟
نگاه تب دارش احاطه ام کرده بود و لبهای خوش فرمش در داغی یک لحظه بی تاب قرینه لبانم شد... .
اصلاً نفهمیدم چطور ازآن پله های س
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در درس خارج فقه:
قبل از اینکه بحث را شروع بکنیم، من عرض بکنم که در این یکی دو روز خب یک حوادثی به دنبال مصوبه‌ی سران کشور، سران قوا اتفاق افتاد؛ دیروز، دیشب، پریشب، در برخی از شهرهای کشور، و متأسفانه مشکلاتی هم درست شد، تعدادی جان باختند و مراکزی تخریب شد، از این کارها هم شد در این یکی دو روزه. چند نکته را باید توجه داشت.
اولاً وقتی یک چیزی مصوبه‌ی سران کشور هست، آدم باید با چشم خوشبینی به او نگاه کند، بنده در این قضیه
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- امروزه
شایعه شده است که درشهر بالتیمور هکرها 
شهرداری وغیره از کارانداختند ومحقیقین میگویند این هکرها درسی کیلومتر این
شهرهستند واز یک برنامه  مثلا ناسا یا
پنتاگون تقلید کردند وسیستم کامپوتری بالتیمور بسیار کهنه بوده است وحفره    دربرنامه ریزی داشته است واز این قبیل حرف
ها- زمانی که من  در ارتش بودم  مطرح شد هر اسلحه ای وهرتاکتیکی  نقاظ ضعف فراوان دارد اگر انهارا پیدا کنید
بخوبی ان تاکتیک ویان اس
قبلا هم گفتیم مافیا چیه 
وچطور با سازماندهی بطور ریز و زیرکانه ریشه اندیشه مثبت رو نابود میکنه؛(مافیای زناشویی▪که مرد فقط شهوت. زن فقط خرج و..▪) و  (مافیای شهوت▪ که با یه سلام و نگاه تحریک شوند▪) و (مافیای تفکر که تفکر نکن اگه چیزیو تفکر نکردیو موند اون اصله) و( مافیای اساتید و مدرسان▪ آزار، تهدید، ایجاد اضطراب و استرس، درس دادن در تعطیلات، تعطیل کردن وقتی درس باید بده ، تجدید کردن، پول یا ... بدهند تا نمره بدن و...▪)    و ( مافیای دوست یابی . ما
 
آیا می‌توان با معتادی که ترک کرده، ازدواج کرد؟
به اعتقاد یک روانشناس بالینی به فرد معتادی که ترک کرده می‌توان اعتماد کرد اما به‌جای حدس و گمان و قضاوت، دلایل و درمان اعتیاد این فرد باید مورد بررسی قرار گیرد.
 ممکن است خواستگارتان فرد معتادی باشد که قول می‌دهد به خاطر شما اعتیادش را ترک کند؛ شما هم به خاطر عشق و علاقه‌ای که به او دارید به قولش اعتماد کرده و راضی به ازدواج با او می‌شوید. این در حالی است که روانشناسان بارها و بارها تأکید کر
بسم الله الرحمن  الرحیم-نظریات شخصی است-علم مدیریت- مانند علم ریاضایت نیست گرچه یک نوع ریاضایت دریک کشور بسیار اکتدیو وفعال است ویکنوع ریاضایت  زیادکاربردندارد- اصطلاحا میگیوند بستگی به سلیقه دارد-  بعنوان مثال یک کسی فرد بسیار مطلع مذهبی باشد نمیتواند  بایک فردسنی ایران ویا عراقی بحث کند هرچند مراعات اخلاق بکند یکنوع روانشناسی  میوخواهد اخلاق طرف باید بداندذ یکچا بیادمحکم باشد ویکجا باید نرم باشد که تشخیص ان مشکل است این کارطلبه خاص ا
گسترش ضرب المثل از این گوش میگیرد واز آن گوش در میکند+عکس 
در این نوشتار جامع و کامل از بخش انشا , سرگرمی و تفریحی سایت کد تولز انشا از این گوش میگیرد واز آن گوش در میکند و گسترش ضرب المثل از این گوش میگیرد واز آن گوش در میکند,  داستان و مفهوم یا ریشه ضرب المثل از از این گوش میگیرد واز آن گوش در میکند به طور مفصل همرا با بازنویسی به صورت جامع مطالعه می کنیم.
آنچه در این مقاله می خوانید شامل موارد زیر است:
گسترش ضرب المثل از این گوش میگیرد
بیان برای من تجربه یک جامعه کوچیک بود و چیزهای زیادی به من یاد داد و تجربه های زیادی رو برای من ارمغان آورد و دوستای زیادی رو هم با من آشنا کرد...
همیشه سعی کردم عاقلانه و منطقی رفتار کنم و همیشه سعی میکنم اگر ناراحت شدم مدارا میکنم و حرفی نزنم که طرف مقابل اذیت بشه واز همه مهتر چون از احساساتم حرف نمی زنم متهم میشم به بی احساسی و بی تفاوتی و درک نکردن و .... اما راستش دیگه خسته شدم، نمی خوام عاقلانه رفتار کنم ،همیشه بقیه از من ناراحت شد ، یک بار هم
خیلی جاها شنیدم و دیدم که بعضی از خانواده ها خیلی خوب و بچه و یا بچه های بسیار بدی دارند
(تر و ترینش فرقی نمیکند)و یا بعکس پدرومادر بد و فرزندان خوب!!...برایم عجیب و گنگ است و 
این روزها بسیار به این موضوع فکر میکنم بزارید کاملا اونچیزی که تو ذهنم هست رو براتون شرح بدم...
خب میخوام ازاینجا بگم که 
مثلا از زبون پدر و مادرم:فلانیو دیدی پدرش خوب مادرش خوب نمیدونم چرا بچه هاش اینجوری شدند
یا این جمله رو من خیلی تو زندگیم شنیدم اونم اینکه تو هر خانواده
شب گذشته برایش آیین نکوداشت برگزار شد اما جایش میان تمام مهمانان و خیرین خالی بود؛ مراسم بدون حضورش بی لطف وجود و بدحال کننده؛ نبود تا با شور کلامش، بازار دار مجلس شود و آنچنان با انرژی و جذاب از فقره نه دبیرستان سازی بگوید که دل ها بلرزد و کام کار خیر ایجاد شود.   ساکت بود و تو پشت این چهره آرام، بی آرامی از دست دادن فرزند کبیر و نوعروس خانواده را پنهان می کرد؛ هرچند گاهی روایت روزهای پر اب هجران را به تعبیر می آورد و این خاطره تلخ را سرآغاز
محمد یک پسر کلاس
اولی بسیار کنجکاو است که می خواهد از هر چیزی سردربیاورد .والدینش در خانه نمی
دانند که با ایجاد چه حدی از محدودیت ها به او کمک کنند تا رفتار مناسبی را نشان
دهد او در مدرسه هم تابع قوانین نیست و به همه دستور می دهد و اگر کاری به شیوه
مورد علاقه اش پیش نرود کتکاری می کند.محمد همواره از طرف بزرگسالان مورد سرزنش و
تحقیر است او احساس می کند که آدم محبوبی نیست و حس بدی نسبت به خودش دارد محمد
آمادگی پذیرش محدودیت های معقول را ندارد و وا
یاهو
پنج سال بعد از مرگ بابابزرگم فهمیدم سیگاری بوده. مسلما از این سیگاری های
قهار نبوده اما طبق گفته پدرم هر ازگاهی بدش نمی آمده سیگاری آتش بزند. بابابزرگم
از رموز عالم بود. همین که تا شانزده سالگی نفهمیدم سیگاری بوده خودش مثال خوبی
است. یا اینکه پدرم هیچوقت نفهمید پدرش به چه کسی رای می داد.
سیگار از ممنوعات خانواده مان است که هنوز کشفش نکرده ام. سیگار از آن خط
قرمزهایی است که همه جوان ها دوست دارند یک بار هم که شده از بالایش بپرند. در سن
پنجاه
«عمده فروشى» شامل همه فعالیت هاى مربوط به خرید کالاها یا خدمات (براى فروش مجدد یا به مصرف رساندن در شرکت) مى شود. کشاورزان و تولید کنندگان در این گروه قرار نمى گیرند ، زیرا کار یا وظیفه اصلى آن ها تولید است ، خرده فروشى ها مستثنا مى شوند.
تفاوت عمده فروشی و خرده فروشی
عمده فروشى ها که آنها را «توزیع کننده» هم مى‌نامند چندین تفاوت با خرده‌فروشى ها دارند. نخست، عمده‌فروشى ها به ترویج، جو حاکم بر بازار و محل تأسیس سازمان اهمیت نمى‌دهند ، زیرا
۱- آسیب‌های نوپدید (شبکه‌های مجازی)
آسیب‌های نوپدید، آسیب‌های مرتبط با فناوری‌های جدید است که آسیب‌های ناشی از استفاده از ماهواره، بازی‌های رایانه‌ای، تلفن همراه و اینترنت می‌توانند در این مجموعه قرار گیرند و می‌تواند زمینه‌ساز نوع جدیدی از آسیب‌ های اجتماعی و روانی باشد. حریم خصوصی افراد آن قدر اهمیت دارد که احترام به آن در قرن حاضر از مرزهای سنتی دین و اخلاق فراتر رفته و در بیشتر کشورهای جهان ضمانت قانونی پیدا کرده است، اما شئون
با افزایش نیاز مردم جامعه به دلیل فشاری که در انواع موضوعات ممکن است موجب تنش در آن ها شود  افراد به استفاده از خدمات روانشناسی روی می آورند به عبارتی هر فردی در هر دوره ای از زندگی خود ممکن است با مشکلاتی رو به رو شوند که می تواند بیکاری ، سوگ یا مرگ یکی از عزیزان ، ازدواج ، خیانت ، طلاق و .. باشد حتی مشکلات روحی و روانشناختی مانند استرس ، افسردگی ، اضطراب و وسواس و... از این قبیل هستند . بر اساس نوع مشکل دکتر روانشناس مهارت های جدیدی را آموزش می
۱۰ نکته درباره مخدر «گل»
براساس آخرین شیوع شناسی تعداد معتادان کشور به دو میلیون و ۸۰۰ هزار مصرف کننده مستمر رسیده است و «گل» بعد از تریاک، دومین ماده مخدر مصرفی در کشور معرفی شده است.
تبلیغات زیادی در مورد عدم اعتیادآور بودن این ماده مخدر انجام شده و حتی کم خطرتر از حشیش معرفی می‌شود، این درحالیست که میزان توهم‌زایی آن ۴ تا ۶ برابر بیشتر از حشیش اعلام شده است، به همین دلیل دانستن نکات زیر به شناخت این ماده مخدر کمک می‌کند:
۱- این ماده مخد
آق قلا و گمیشان دو شهری است که: در سیل اخیر
هردو به زیر آب رفتند، روزها ظول کشید و هنوز آبهای آن تمام نشده است. هر سیل  یا باران جدیدی، این شهر را دوباره پر آب می کند.
از انجا که با انفجارهای بزرگ هم، آب از ان خارج نشد، شهر آسیب دیده و کسی ساکن آن
نیست، و هیچ کس هم آسیب جانی ندیده، لذا به نظر می رسد اگر: برای اسکان مردم، شهرک
جدیدی در ارتفاعات بسازند، هزینه های آن کمتر است. جمعیت 35هزار نفری آن، که بیش
از 7هزار خانوار نمی شوند، با یک شهرک سازی سامان
ارسال هدیه قبل از مرگ
1- هدیه به ملک الموت
برای چه کسانی باید هدیه فرستاد؟ پیغمبر صلی الله علیه و آله برای هر کس چهار هدیه سفارش دادند، فرمودند: یکی از آنهایی که باید برای او قبل از آرزوی مرگ، یا قبل از مردن هدیه بدهی، ملک الموت است. باید برایش هدیه بفرستی، خوشحالش کنی که وقتی می آید جانت را بگیرد، پیغمبر به او سفارش کند که این کسی که می خواهی جانش را بگیری، آدم خوب و مؤمنی است و ما قبولش داریم.
امام صادق علیه السلام می فرماید: ملک الموت به پیغمب
بابا که رفت دستشویی گوشی منم زنگ خورد . شماره ناشناس بود و من معمولا ناشناس ها رو جواب نمیدادم . گوشی رو گذاشتم کنار و رفتم سینی چای رو برداشتم و گذاشتم تو آشپزخونه . دوباره صدای گوشی در اومد ؛ دو سه بار دیگه هم زنگ زد ؛ اما نمیدونست من کاری نخوام بکنمو نمیکنم .
 
بابا از دستشویی که اومد بیرون و طبق معمول دستای خیسشو داشت با شلوارش پاک میکرد .
با یه حالت چندشو اعتراض گفتم : ایی ... بابا ؟
با خنده گفت : جان بابا ؟
- بازم که داری شلخته بازی در میاری ... ای
دختری هستم ۱۷ ساله که دو سالی است عشق بی حاصلی عذابم میدهد. عشقی عظیم به یک دختر! بگذارید از اول بگویم. سال اول دبیرستان با وی آشنا شدم از همان اول برایم خاص بود. خیلی دوستش داشتم. اما سعی می‌کردم کتمان کنم. هر روز و شب بفکرش بودم، تمام دنیا من شده بود.  حس می‌کردم او هم دوستم دارد. باهم صمیمی‌تر شدیم وقتی کنارم می‌نشست خیلی ذوق می‌کردم و احساس و آرامش خوبی داشتم. اسمش قلبم را می‌لرزاند. خدا میداند به امید دوباره با او بودن تابستان رو چگونه گذ
اساسی ترین نیاز نوجوان: احساس محبت
جامعه شناسان و روانشناسان بر این عقیده اند که اساسی ترین نیاز یک نوجوان،
احساس عشق عاطفی از جانب بزرگسالان اصلی زندگی خویش است.
دیوید پاپ نو، استاد جامعه شناسی دانشگاه رانجرز می نویسد:
کودکان زمانی به بهترین وجه، رشد می کنند که از فرصت روابط گرم،
صمیمی، پایدار و مستمر با پدر و مادر خود بهرمند باشند. اگر والدین و
سایر بزرگسالان مهم زندگی نوجوان نیاز او به عشق را برطرف نکنند،
نوجوان در انواع مکان های نامنا
اساسی ترین نیاز نوجوان: احساس محبت
جامعه شناسان و روانشناسان بر این عقیده اند که اساسی ترین نیاز یک نوجوان،
احساس عشق عاطفی از جانب بزرگسالان اصلی زندگی خویش است.
دیوید پاپ نو، استاد جامعه شناسی دانشگاه رانجرز می نویسد:
کودکان زمانی به بهترین وجه، رشد می کنند که از فرصت روابط گرم،
صمیمی، پایدار و مستمر با پدر و مادر خود بهرمند باشند. اگر والدین و
سایر بزرگسالان مهم زندگی نوجوان نیاز او به عشق را برطرف نکنند،
نوجوان در انواع مکان های نامنا
به نام خداوند متعال|سلام| شما می‌دانید که من مرد پست‌های بی‌مناسبت‌م| طی زندگی با فیش‌نگار جان به این رسیده‌ام که اگر از مطلبی خوشت آمد همان روز تنظیم کن برای انتشار؛ شاهد این تجربه نیز پنجاه و چند پست پیش‌نویس شده ای است که گویا دیگر انتشاراشان مزه نمی دهد! | از این رو وقتی این دو مطلب طولانی را مطالعه کردم که مال بیش از 15 سال پیش هست به نظرم رسید که برای شما خوبان به اشتراک بگذارم؛ ضرر نمی‌کنید اگر تا تهش را بخوانید!| راستی «آقاگل» و «شبا

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها